زندگی باغ گلی است پر از گل نرگس سهم خود را برچین , دسته کن , لمسش کن و عطر خوش بویش را به پیراهنت گره بزن … سیمین افشار لطفی سیمین افشار لطفی
Read More »سرمای زمستون
سرمای زمستون بعضی وقتها توی سرمای زمستونِ زندگیت ، مجبوری باپاهای لخت پیاده توراه سرد وبرف نشسته , راه بری مجبوری اگه بتونی توهمون هوای سرد پرواز کنی و نفس بکشی یهویی کولاک میشه و یهویی همه چی یخ می بنده وساعت از کار میفته و تو می مونی و …
Read More »زمان
چو خوشه ای به تاکستان زمان آویزانم، زیر پا مانده ی روزگارم، تلخ و گس و گمنامم من، در جام زمان، نیاسودم من … سیمین افشار لطفی
Read More »باغ سیب
زندگی را سفری باید کرد، باغش را باید دید، سیب را باید چید، برسر سفره جان باید نشست؛ عشق را گازی زد … سیمین افشار لطفی
Read More »پنجره نگاه
قسم به شمعدانی ، پنچره نگاهم باز است و چای شیرین است ، بدون قند ، زندگی را باید سرکشید … سیمین افشار لطفی سیمین افشار لطفی
Read More »بهار می آید …
دوباره بهار می آید تا شکوفه دلت باز شود ، بیدمشک ها و یاس های بنفش و سفید سر بِزیر ، از شیشه مست زمان عطر می پاچند، و پروانه ها گویی سرگردان گلهایند و آشیانه هایی که بوی پَر گرفته است، دوباره بهار می آید و به دلت سرخواهد …
Read More »فصل پاییز
میدونی ، پاییز دل آدمو یه جورایی می کنه ، آدم بیشتر بخودش فکر میکنه ، انگاری میگه تند نرو ، یواش تر برو ، نذار زود بگذره ، مثل اینکه تنها فصلیه که دلش به حال ما می سوزه چون مارو شبیه خودش می بینه ، مثل یه معلم …
Read More »موسیقی زندگی
زندگی سازیست که همیشه درحال نواختن است و توباید ماهرانه و هنرمندانه برقص درآیی سیمین افشار لطفی
Read More »پاییز
پاییز را برایت باساز دل می نوازم صدای خش خش برگهای خشکش را سعی می کنم ترانه ام خوش باشد تا توهم سازدلت را برداری و به دنبالم بیایی و باهم بنواریم ترانه مهر را در پاییز … 🍁 سیمین افشار لطفی
Read More »باغچه زندگی
زندگی یک باغچه بزرگ عشق است ، هر روز باید بهش سر بزنی ، علفها و برگهای خشکش را برداری و گلهایش را نوازش کنی ، یکی دو تا گل هم برای گلدان دلت برچینی و آنرا آبیاری کنی ، یادت نره … 🌷 سیمین افشار لطفی
Read More »