روانشناسي شخصيت (برون گرا- درون گرا)
شخصيت
عدهء كمي از مردم را مي بينيم كه از وضع خود كاملا راضي اند، بيشتر افراد معتقدند كه از ويژگيهاي مرموزي كه براي موفقيت اجتماعي لازم اند، برخوردار نيستند.
در بين اين ويژه گيهاي مطلوب صفتي است كه آن را معمولا ((شخصيت)) مينامند.در نظر روانشناسان، معناي كلمهء شخصيت فراتر از صفت جذابيت است كه ما را وادار ميكند در مورد دارنده آن بگوييم كه (( فردي با شخصيت است.)) شخصيت يك فرد از تمام صفات او تشكيل يافته است.
از انواع صفت نام ميبريم:
انواع صفت: ثابت قدمي، عجله، معاشرتي بودن، ميهن دوستي، مانند صفات ديگر كه علاقهء انسان را بيان ميكند مثل: زيبايي شناسي، ورزش دوستي و غيره. از جملهء صفات مهم خُلق و خو را ميتوان نام گرفت. اين صفات شامل ويژه گيهاي مثل : خوش بيني و بد بيني، زودرنجي و تُرشرويي، تحريك پذيري و ملايمت است.
در مورد صفات شخصيتي
در بارهء صفات شخصيتي، دو بُعد از شخصيت را روانشناسان مد نظر ميگيرند كه يكي، ( برون گرايي ٍExtraversion ) و ديگري ( درون گرايي Intraversion ) ميباشد. از سالهاست كه هيچ بُعدي از شخصيت به اندازة بُعديكه به وسيلة اين دو كلمه بيان ميشود، جلب توجه نكرده است.
روانشناس مشهور آلماني بنام كارل گوستاف يونگ ( Carl Gustav Jung) برون گرايي و درون گرايي را چنين تعريف ميكند :
برون گرا :
شخصي است كه بيشتر به اشيا و اشخاص جهان بيرون علاقمند است.
درون گرا:
شخصي است كه بيشتر به افكار و احساسات خود علاقه دارد.
برون گرا در زمان حال زندگي ميكند، به دارايي و موفقيت خود ارزش قايل است، ولي درون گرا در آينده زندگي ميكند و به ملاكها و عقايد خود ارج مي نهد. برون گرا به جهان محسوس و قابل لمس علاقمند است، در حاليكه درون گرا به نيروهاي زير بنايي و قوا نين طبيعت علاقه دارد. برون گرا اهل عمل است، داراي عقل متعارف و درون گرا اهل تخيل و ادراك شهودي است. برون گرا مايل به عمل است و به آساني تصميم ميگيرد، در حاليكه درون گرا تحليل و طرح را ترجيح ميدهد و پيش از تصميم گيري ترديد نشان ميدهد.
ويژگيهاي شخصيتي درونگرا
- علاقه مند به احساسات و افكار خودشان. نياز به داشتن قلمرو شخصي. كـم حرف، ساكت و متفكر.
- دوستان زيادي ندارد. در ارتباط برقرار كردن با افراد جديد مشـكل دارد. عـلاقـه مـند به سكوت و تمركز. از ديد و بازديد هاي غير منتظره و ناگهاني بيزار است.
- كارايي وي در تنهايي بيشتر است. بـزرگترين وحشت وي آن اسـت كـه در يـك جــمع شلوغ قرار گيريد. ترس از آنكه فرديت خود را از دست بدهد. از فـعالـيتهاي انفرادي انرژي ميگيرد.
- در بيـن انـبـوه مـردم بودن آنها را خسته مي كنـد. بـيشتـر از دسـت كـرده خـودشـان خشمگين ميگردند تا ديگران. معمولا كمرو هستند. دركشان مشكل است. اهـل ايــده و عقايد نو.
- شـخصيتي مـتمايز در خلوت خود و در حضور ديگران دارند. مشـتـاق و احسـاسـاتـي مي باشند. معمولا احساساتشان را بيان نميكنند. در جـمع نا آشنا ساكت اما در جمع دوستان خود راحت مي بـاشنـد. تـمركزشان قوي است. براي تصميم گيري به زمان نياز دارند. پيش از حرف زدن مي انديشند.
- از در ميان گذاشتن اطلاعات شخصي خود با ديگران ممانعت ميكند. مايل به رويكــرد آهسته اما دقيق مي بـاشد. بـا مشـاهـده درس مي آموزد (عـبــرت از ديگران) و پس از آموختن روش زندگي، زندگي خود را آغاز مي كند.
ويژگيهاي شخصيتي برونگرا:
- علاقه مند به وقايع پيرامون خود.
- رو راست و معمولا پر حرف.
- عقيده خود را با عقايد ديگران مقايسه ميكند.
- اهل عمل و پيشقدمي در كارها.
- به سهولت دوستان جديدي يافته و يا با يك گروه خود را وفق ميدهد.
- افكار خود را بيان ميكند.
- علاقه مند به افراد جديد.
- بزرگترين وحشت وي آن است كه نكند پس از يك فاجعه هولناك آخرين بازمانده بشـر روي زمين باشد (ترس از قطع ارتباط با دنياي خارج و مردم.) تنهايي براي وي بسيار آزار دهنده مي باشد.
- از تعامل و ارتباط برقرار كردن با ديگران انرژي ميگيرند.
- خوش مشرب بوده اما زياد احساساتي نيستند.
- ريسك پذيرند، سريع تصميم مي گـيـرند، اجتماعي هستند، درك آنها آسان است، شخصيت آنها در خلوت و حضور ديگران يكسان است، معاشرتي هستند.
اما روانشناسان عيني گرا به اين معتقدند كه برون گرايي و درون گرايي بطور واقعي بيان كننده يك صفت نيست، بلكه سه صفت را معيار قرار مي دهند:
- ميل به تفكر در برابر ميل به عمل
- ميل به تنهايي در برابر ميل به جامعه
- آماده گي براي استقبال از خطر در برابر راضي بودن به وضع موجود
خلاصه، شخصيت عبارت است از تركيب پيچيده اي از نيرو هاي دروني كه شيوه اي را قالب ريزي ميكند تا فرد به آن شيوة آن نوع شخص بودن را كه هست، ادامه بدهد.
شخصيت، نظام آرزو ها و مقاصدي است كه شيوة شخصي فرد را در مورد سازگاري با محيط خود تشكيل مي دهد. انگيزه ها، كليد هايي هستند كه در را به روي شناخت كامل تر ساخت و كار كرد شخصيت و همچنين رشد خلق و خوي هيجاني باز مي كنند. شخصيت، فكتور هايي هستند كه در رفتار و خاطر انسان رول بازي ميكنند و تا دير زمان باقي مي مانند.
به ميان آمدن شخصيت عوامل جنيتكي و وراثت و تعليم و تربيت ماحول و اجتماع اي كه انسان در آن بزرگ مي شود، رول مهم و بارز را در بوجود آمدن شخصيت او بازي مي كنند. بعضي خواص و صفت هاي شخصيت در جريان انكشاف قابل تغير مي باشند.
شخصيت از ديدگاه فرويد
فرويد روانشناس معروف معتقد بود كه طفوليت و تجربه هايي كه انسان در طفوليت انجام ميدهد بالاي شخصيت او رول مهم را بازي ميكنند و اثر ميگذارند. مراحلي را كه اطفال ميبايست در طفوليت به شكل سالم طي نمايند و اين عمل صورت نميگيرد.
مثلا : فعاليت هاي ( اورال ) بازي هاي كودكانه اي كه در آن اطفال اشيا را به دهن مي برند و يا با سينه و پستان مادر بازي ميكنند و همچنان فعاليت هاي ( انال ) كه آشنايي با بدن ودانستن رفع حاجت وآميزش با محيط زيست است، واز اين قبيل مسايل . فرويد ميگويد كه اگر اين فعاليت ها در دوران كودكي به شكل درست عملي نشوند، انسان در بزرگسالي دچار مشكلاتي مي شود كه بالاي شخصيت او اثر ميگذارد. از ديدگاه فرويد دورة طفوليت بسيار مهم است.
ديد روانشناسي مدرن علمي امروز
روانشناسي مدرن علمي امروز معتقد است كه شخصيت عوامل جنيتيكي دارد و تربيت فاميل و جامعه رول مهم را در ساختن شخصيت بازي ميكند.
نظر مكتب هاي ديگر روانشناسي در اين باره:
روانشناسي مدرن امروزي به اين نظر است كه هرگاه در شخصيت نواقصي كشف ميشود، بجاي اينكه به دورة طفوليت مراجعه شود بايد همان نكته زير تداوي و تيراپي قرار بگيرد. بطور مثال شخصي از يك حيوان ترس دارد. در اين صورت اول عكس اين حيوان را براي شخص نشان داده، در مورد آن چند كلمه راجع به خصوصيات آن حرف زده مي شود، بعدا در صورت امكان مردة همان حيوان را برايش نشان ميدهند تا اين شخص با خاطر آرام كه حيوان مرده است، او را از نزديك تماشاه كند، بعدا زندة همان حيوان را در داخل يك شيشه گذاشته جلو روي شخص قرار ميدهند و در قدم بعدي حيوان را از شيشه خارج ساخته نزديك شخص ميگذارند و بلاخره تا اينكه اين حيوان را روي دست اين شخص ميگذارند و به اين شكل ترس او را از بين مي برند.
يك روانشناس خوب از خلال صحبت با شخص طرف بخوبي درك ميكند كه چه كمبودها در شخصيت طرف مقابل وجود دارد.
شخصیت چیست؟
شخصیت تشکیل شده است از الگوهای ویژه فکری، احساسی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میسازد. شخصیت، سرچشمه درونی دارد و در طول حیات، تقریباً پایدار باقی میماند.
روانشناسان شخصیت، ویژگیهای یگانه افراد و نیز مشابهتها بین گروههایی از افراد را مورد مطالعه قرار میدهند.
ویژگیهای شخصیت:
شخصیت، سازمان یافته و سازگار است.
شخصیت، هر چند پدیدهای روانی است امّا تحت تاثیر فرایندها و نیازهای بیولوژیک قرار دارد.
شخصیت باعث پدیدآمدن رفتارها میگردد.
شخصیت از طریق افکار، احساسات، رفتارها و بسیاری چیزهای دیگر نمود مییابد.
مطالعه شخصیت
روشهای چندی برای مطالعه شخصیت وجود دارد. هر روش دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است:
روشهای تجربی. در این روشها پژوهشگر متغیرهای مورد نظرش را کنترل و دستکاری میکند و نتایج را میسنجد. این علمیترین روش تحقیق است، امّا پژوهشهای تجربی، هنگامی که مطالعه جنبههایی از شخصیت نظیر انگیزهها، هیجانات و تمایلات مورد نظر باشد، ممکن است بسیار پیچیده باشد.
مطالعات موردی و روشهای خود-گزارشی. این روش بر تحلیل عمیق فرد و همچنین اطلاعات فراهم شده از فرد تکیه دارد. مطالعات موردی به شدّت وابسته به تفسیر مشاهده کننده است در حالی که روشهای خود-گزارشی به حافظه فرد مورد نظر بستگی دارد. به این دلیل، این روشها بسیار ذهنی هستند و تعمیم یافتهها به جامعهای بزرگتر دشوار است.
تحقیقات بالینی. این روش بر اطلاعات جمعآوری شده از بیماران بستری، در طول دوره درمان تکیه دارد. بسیاری از نظریههای مربوط به شخصیت بر پایه این نوع پژوهش قرار دارد امّا به دلیل آن که موضوعات تحقیق، منحصر به فرد و نشانگر رفتار نابهنجار هستند، این تحقیق بسیار ذهنی است و تعمیم آن دشوار است.
اختلال شخصیت چیست؟
آیا تابحال کسی را دیدهاید که در برابر یک انتقاد ساده ، واکنش خشمگینانه شدیدی داشته باشد؟
آیا از خود پرسیدهاید که چرا بعضی افراد انواع مختلف «خال کوبی» را روی پوست خود دارند؟
چرا بعضی افراد برای خود بعضی افراد برای خود ، خانواده و … برنامه ریزی سختگیرانه دارند بصورتی که شرایط بحرانی هم حاضر به تغییر آن نیستند؟
شخصیت میتواند سازگار و یا ناسازگار باشد. «ناسازگاری» زمانی مطرح میشود که افراد قادر نباشند تفکر و رفتار خود را با محیط و تغییرات آن تطبیق دهند. سازگاری یا عدم سازگاری ارتباط نزدیکی با «انعطاف پذیری» دارد. یک شخصیت سالم با وجود ثبات و پایداری به میزانی از انعطافپذیری بهره میبرد. اما افراد ناسازگار در برخورد با موقعیتهایی که واکنش به آنها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، تفکر و رفتار انعطاف ناپذیری از خود بروز میدهند. بنابراین ، اختلال شخصیت یعنی «رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت ها»
میزان شیوع اختلال شخصیت
شیوع در جمعیت کلی
میزان شیوع اختلال شخصیت در کل جمعیت حدود 4 تا 6 درصد برآورد شده است. اگر چه در بین انواع مختلف شخصیتی تفاوتهای معنیدار وجود دارد برای مثال برآوردها برای اختلال پارانوئید حدود (0.5 تا 2.5 درصد) است در حالی که برای اختلال اجتنابی بین (1 تا 10 درصد) اعلام شده است.
شیوع در بین دو جنس
در میزان شیوع اختلال شخصیت بین دو جنس تفاوت های معنیدار دیده می شود برای نمونه در حالی که طبق برآوردها صد اجتماعی واختلال وسواسی- جبری در مردان بیشتر از زنان است اختلال مرزی نمایشی و وابسته در زنان بیشتر از مردان (گاهی 2 برابر مردان) است.
درمان اختلال شخصیت
روان درمانی
روشی است که روانشناسان بالینی یا مشاور با استفاده از اقدامات «نیرو دارویی» اقدام به درمان اختلال می نماید و شامل انواع مختلفی است از قبیل «روانکاروی ، شناخت درمانی ، رفتار درمانی ، گروه درمانی ، آموزش مهارت های اجتماعی و… هدف از روان دمانی ، آموزش رفتارهای جدید همراه با اسجاد خودآگاهی و بینش در مراجع (دروان جو) نسبت به رفتار خود و اثر آن بر فرد و جامعه است. در درمان اختلال شخصیت اولویت با روان درمانی است.
درمان دارویی:
در کنلار روان درمانی مواقعی وجود دارد که لازم است از دارو نیز استفاده شود تا فرآیند درمان تسهیل شود. دارو درمانی زیر نظر روانپزشک اعمال می شود و میزان و تعداد مصرف را او تعیین می کند. داروهای مورد استفاده برای درمان این اختلال بطور غیر مستقیم اثر خود در اعمال می کنند. برخی از گروهها دارویی مورد استفاده عبارتند از: ضد اضطرابها ، ضد افسردگیها ، ضد جنونها.